شرحی جهت کشیدن این نقاشی
تقدیم به زنان آزاده میهنم که هیچ مرز تحمیلی را بر نمی تابند حتی اگر در بهشت خدا باشند . حتی اگر خدا حضورر اورا نادیده بگیرد.دست خود را بطرف دست آدم دراز کند بی آنکه حضور زن در خلقت جهان دیده شود ..کلیسا ی مردانه امر بر نقاشی صحنه آفرینش کند . میکل آنژ را مجبور بر ترسیم این نگاه مرد سالار که با وجود دیدن عنصر زایندگی زن که خود زاده اوست. دردا تن به خوانشی میدهد که آفرینش زن را بعنوان جرئی بر آمده از دنده مرد بیان می کند . که با همان خوانش برسقف کلیسای سان سیناتی تصویر نماید . صحنه خدائی که