آرین برایم ویزا گرفت و من راهی فرودگاه شدم. اما شبی که پرواز داشتم آرین از من خواست چمدانی را که پر از خوراکی بود برای دوستش ببرم. آرین به قدری برایم کار انجام داده بود که نمیتوانستم به او نه بگویم غافل از اینکه داخل چمدان مواد مخدر شیشه جاساز شده است و من دستگیر شدم.