آن بسیجی برای من نقش همان کروس را داشت که وقتی حجم خشونت را دیده بود، چیزهایی را فهمید؛ به قول ژیژک در مبارزه رهاییبخش، هویت فرهنگها نیست که یکپارچه میشود بلکه بخشهای سرکوبشده، استثمار شده و رنجکشیده، در مبارزهای مشترک به هم میپیوندند.
سپند ارند
در اعتراضات دیشب خشونت نیروها بالا بود اما گاهی تردیدهایی نیز وجود داشت؛ از آنها میپرسیدم آیا خودت را اول یکی از مردم میدانی یا یکی از نیروهای امنیتی؟ میگفتند ما هم یکی از مردمیم گفتم پس مردم را نزنید اگر یکی از آنهایید.
اما در میانههای درگیری و گاز اشکآور و تیر و باتوم اتفاق عجیبی افتاد. وقتی گروهی از آنها با فریاد حملهور شدند صدایی بلند شد نزنید، صدا از میان خودشان بود. در آن هیاهو آن صدا گم شد. بعد که به دالان مترو پناه بردم، شناختمش. از نیروهای بسیج و سپاه با لباس پلنگی بود. او هم به مترو پناه آورده بود؛ چشمانش خیس اشک بود؛ چشمهای من هم از گاز اشکآور، خیس شده بود. سیگارش را روشن کرد و سراغ آنهایی که از گاز به سرفه افتاده بودند میرفت و در صورتشان فوت میکرد تا حالشان بهتر شود. بعد کلاهش را درآورد و گوشهای نشست؛ همانجا بود که چهرهاش را بهتر دیدم و سنش را بیست سال تخمین زدم. در آن شلوغی کسی او را نمیدید؛ من دوباره به خیابان رفتم.
این داستان را قبلا نیز گفتهام، داستان کوتاهی از بورخس است که بخش پایانی آن، حیرتآور است؛ تادئو کروس، درجهدار حکومتی با نیروهایش در تعقیب یک سرباز فراری هستند و سرانجام او را محاصره میکنند. سرباز فراری در این نبرد چند نفر از سربازان کروس را از پا درآورد. کروس در میانهی نبرد با این سرباز فراری فهمید که یک سرنوشت از سرنوشت دیگر با ارزشتر نیست، ولی هر کس باید به سرنوشتی احترام بگذارد که در درون خود دارد. فهمید که در آن لحظه سردوشیها و یونیفورم، آزارش میدهند. فهمید که آن دیگری خود اوست. کروس کلاه نظامیاش را به زمین زد، فریاد زد که تحمل نمیکند که یک مرد شجاع را بکشند، چون این کار جنایت است و شروع کرد به جنگیدن با سربازها در کنار سرباز فراری.
آن بسیجی برای من نقش همان کروس را داشت که وقتی حجم خشونت را دیده بود، چیزهایی را فهمید؛ به قول ژیژک در مبارزه رهاییبخش، هویت فرهنگها نیست که یکپارچه میشود بلکه بخشهای سرکوبشده، استثمار شده و رنجکشیده، در مبارزهای مشترک به هم میپیوندند.
پسر جوان بسیجی که نتوانستی مردم را بزنی، نتوانستی تحمل کنی و فریاد زدی نزنید. تو فهمیدی آن مردمی که دارند کتک میخورند خود تو هستی. تو قبل از بسیجی، مردم هستی و مردم ماندی. پسر جوان بسیجی، من بعدا که دوباره به مترو پناه آوردم تو را ندیدم اما میدانم اشکهای دیشبت فقط از گاز اشکآور نبود. میدانم دوباره جایی در خیابان به هم میپیوندیم.
Филиал № 4 ОСФР по Москве и Московской области информирует:
Отделение СФР по Москве и Московской области выплатило единовременное пособие при передаче ребенка на воспитание в семью 474 семьям региона
Директор Росгвардии генерал армии Виктор Золотов принял участие в посвященных 100-летию дивизии имени Ф.Э. Дзержинского торжественных мероприятиях
ЭКСПЕРТ АНАТОЛИЙ ГОЛОД ПРЕДЛАГАЕТ СЕНСАЦИОННО УЛУЧШИТЬ НАЛОГОВУЮ СФЕРУ!
Директор Росгвардии генерал армии Виктор Золотов принял участие в посвященных 100-летию дивизии имени Ф.Э. Дзержинского торжественных мероприятиях
PREMIER проведет фестиваль «Лето PREMIER» по всей России
Работники сервисного локомотивного депо (СЛД) «Боготол-Сибирский» филиала «Красноярский» ООО «ЛокоТех-Сервис» приняли участие в соревнованиях Роспрофжел «Мы вместе»