چیزهایی از دوران او به ارث ماند که دور انداخته شد (مثل محوریت نظر ناس) اما برخی کیفیات قابل زدودن از کار در نیامد. نظام دوالیته سیاسی حزبی ابداعی آقای خمینی پس از او ادامه یافت و به تدریج احزابی هم زایید. امکان منتفی کردن این سیستم فراهم نشد و گویا نخواهد شد. هم به سبب کارایی آن در نشاندن نشان یک نظام مبتنی بر انتخابات برپیشانی نظام وبخشیدن خصلت به قول امروزی ها مردمسالار به آن ، و هم به علت ناتوانی مخالفان این کیفیت سیاسی در کندن ریشه آن .
همواره امکان تجدید نظر در بسیاری از اصول و وعده ها و رفتارهای انقلاب ۵۷ و قوانین و عرف پس از ان وجود داشته است.علت آن شناوری همه قواعد و قوانین بر اراده ومیل راس حکومت است. اما گویا آن “دوجناح” سازی و دوالیته (duality)حزبی ابلاغی که توسط آقای خمینی دراجازه شکل گیری مجمع روحانیون مبارز متبلور شد و به تکامل دودستگی روحانیون (با مسامحه) چپ و راست درقالب حزب انجامید در واقع بدعت نبود، کشف یک شاهرگ ظاهرا مسدود برای جریان اندازی خون در پیکر جمهوری اسلامی بود: گشودن راه نظام برای پذیرش اصل گردش قدرت درچارچوب قانون اساسی و بخشیدن خصلت رقابت معقول بر سر قدرت سیاسی به نظام . ادعای اصل بودن نظر مردم در اداره حکومت نمیتوانست در چیزی جز امکان رای دادن مردم به این یا آن متبلور شود . اگر جمهوری اسلامی میخواست ادعای دموکراسی کند ، باید به این نظام دوحزبی ادامه میداد.
پس از مرگ بنیانگذار، مسیر حرکت به سمتی رفت که بسیاری از اصول و رویه ها کنار گذاشته شود. وجود شخصیتی که فراتر از هرگونه گرایش سیاسی دارای کارکرد رقابت بر سر قدرت باشد منتفی شد. البته هم قابل انتظار و هم منطقی بود. شخصیت آقای خمینی در ایران بینظیر بود: قدرتی چالش ناپذیر، که آنرا به چنگ نیاورده بود تا بخواهد برای حفظ آن اندیشه کند. جایی نشسته بود بسیار فراتر از دستگاه و مکانیسم تقسیم قدرت بین خود ودیگران. اقتدار او ، ابداع صد جور نیرو و شورا و از این قبیل لازم نداشت و در ذات جایگاهی بود که شخصیتش و انقلاب برایش فراهم کرد. مرحوم بازرگان یکبار در باره این جایگاه گفت که قبایی است دوخته شده بر اندام آقای خمینی.
به هرحال، چیزهایی از دوران او به ارث ماند که دور انداخته شد (مثل محوریت نظر ناس) اما برخی کیفیات قابل زدودن از کار در نیامد. نظام دوالیته سیاسی حزبی ابداعی آقای خمینی پس از او ادامه یافت و به تدریج احزابی هم زایید. امکان منتفی کردن این سیستم فراهم نشد و گویا نخواهد شد. هم به سبب کارایی آن در نشاندن نشان یک نظام مبتنی بر انتخابات برپیشانی نظام وبخشیدن خصلت به قول امروزی ها مردمسالار به آن ، و هم به علت ناتوانی مخالفان این کیفیت سیاسی در کندن ریشه آن . با وجود رساندن نظام رقابت انتخاباتی به وضع موجود و اجباری کردن عبور دادن رای دهها میلیون ایرانی از سوراخ سوزن شورای نگهبان توسط مشی اقتدار گرایانه امروز، امکان منتفی کردن نظام دوتایی تا امروز پدید نیامده است. تلاش برای برکندن ریشه این سیستم، به شکل گیری دارودستهها و جریاناتی انجامیده که همیشه صفرای قدرت یکهسالارانه را افزایش دادهاند. نمونه برجسته آن تراشیدن بت احمدی نژاد برای برنشاندن نهال قدرت یک کاسه در عرصه قوه اجرایی، و آبیاری علف هرز لاتها و لمپنها در عرصه پایگاه مردمی و تعبیه پروبال پرواز به مداحان برای کنترل باور های اجتماعی بوده اما کار به جایی نرسیده و صرفا به تضعیف پایگاه اجتماعی حکومت و نیاز بیشتر آن به رفتار سرکوبگرانه بوده است. تنها زمانهایی که حکومت در دوعرصه بین الملل و مقبولیت اجتماعی موقعیت مناسب وقدرتمند یافته در دوران دولتهایی بوده که در انتخاب آنها، به دلایلی با استقرار و جریان یابی دوالیته سیاسی مخالفت جدی نشده و بر سر راه مشارکت سنگ انداخته نشده است. نمونه انتخاب خاتمی و روحانی به ریاست جمهوری بسیار گویا است.
اما این نوع حرفها و تحلیلها تازه نیست ، گوش حکومت پر است و انتخابش همواره این بوده که اگر بتواند ، مانع توسعه دوالیته مورد بحث شود. نکته مهم الف امروز آن است که تجربه پیشین به ما میگوید همواره ممکن است شرایطی پیش آید که سختسری حکومت بشکند و ترجیح دهد جلوی رودخانه انتخاب مردم سد نبندد. در سال ۷۶ عقلانیتی که میگفت نباید جلوی این رود ایستاد و در ۸۲ دوراندیشی که میگفت برای شکستن جبهه جهانی محاصره کننده ایران وجود یک دولت مستعد سازش لازم است ، به تشکیل دولتهای خاتمی و روحانی منجر شد . غرض از این تاریخ گویی طولانی این است که تا اطلاع ثانوی ، احتمال بروز همان وضعیتها ممکن است و در ماههای آینده مشخص خواهد شد آیا حکومت خود را مختار خواهد دید مانند پاییز و زمستان ۸۷سخن ناصحانی را که میگفتند احمدی نژاد را پی کارش بفرستید و دوباره امتحانش نکنید شنیده نخواهد شد، و یا مانند دو مورد پیش گفته به جبر زمانه تمکین خواهد بود. فرض این مقاله این است که هنوز برای پاسخ به این پرسش زود است و آمادگی گروههای طرفدار تحول واصلاحات در حکومت باید حفظ شود .این همان زاویه ورودی است که تیتر این مقاله از آن استخراج شده است.
برای همراهانی که موضع جامعه نو را به عنوان رسانه ناظر اوضاع میدانند ، حتما آشکار است هیچگاه از زاویه تشویق یا تحریم و امتناع در درباره هیچ انتخاباتی سخن نمیگوییم که کار ما نیست. نکته چیز دیگری است.
اما مثل همیشه میتوان به استقبال آنچه گمان میکنیم رخ خواهد داد رفت و در باره آن داوری و کنکاش کرد. فعلا ماجرا این است که در میانه مثلث سرکشی و طغیان اقتدارگرایی و بیپروایی آن در اخراج همه نیروهای غیر خودی پنداشته شده ، ناتوانی تحمیلی اصلاحطلبان از حضور اجتماعی و بازی کردن نقش سیاسی اثباتی ، و نارضایتی و نفرت هردم فزاینده توده مردم از وضع موجود ، شاخهای از اصلاحطلبان قصد درانداختن بازی تازه ای برای ۱۴۰۰ دارد: تشکیل ائتلافی با شاخهای از نیروهای اقتدارگرا، که آنها را معقول و غیر تندرو میداند .فارغ از پیچشهای تحلیلها و برساختن نظریهها و جستجوی بنیان ایدئولوژیک(نوعی ناسیونالیسم فرهنگی ایرانشهری)، ته این ماجرا همراهی با و حمایت از یک چهره نابدنام اصولگرا برای هماوردی در ۱۴۰۰ است. خوشمان بیاید یا رو ترش کنیم، معطل تصویب و موافقت هیچکس در میان همسویان اصلاحطلب خود نیز نیست. استراتژیاش را هم با حرافیهای معمول نمیتوان تخطئه کرد. چه استمرار طلبی برای نظام باشد چه دوامگرایی حیات و موقعیت سیاسی برای سران یک حزب همیشه متمایل به قدرت(انگیزهنهانخوانی نمیتوان کرد) ، این تکروی فارغ از استدلالهایی که روابط عمومی حزب میآورد، با ژنتیک این جمهوری یعنی همان دوآلیته سیاسی خاص (که مبانی و کارکردآن را در ابتدا شرح دادیم)کاملا منطبق است و ممکن است کار کند . اینکه ممکن است این تکروی به خاطر انطباقش با آن دوآلیته کارا باشد مهمترین نکته است؛ چیزی در راستای خواست عمومی اصلاحطلبان ، که عقلانیتر رفتار کردن حکومت است. اصلاحطلبان اگر میخواهند تکروی شریک سیاسی خود را رد کنند باید استدلال های قویتری از آنچه تا به حال گفته اند (https://t.me/mashghenowofficial/362) عرضه کنند.
حزب کارگزاران فرصت طلب است و براساس ذات اولیه خود که برآمده از پشتهای از تکنوکراتهای دهه اول جمهوری و زاده مشی سیاسی هاشمی(“من خودم به اندازه کافی سیاسی هستم ، کابینه اقتصادی و کار میخواهم”)است، به ثبات و توسعه اهمیت بیشتری میدهد تا دموکراسی و آزادی. این شاید عیبش باشد ، ولی در مقطعی شاید شرایط تغییر بیشتری کند، آنها هم مطالبه خود را بالا ببرند ، و بتواند به امتیازش تبدیل شود؛ آنجا که بتواند تا پایان پاییز(نقطه حساس جمعبندی حکومت)به حکومت بقبولاند در ۱۴۰۰یک تکنوکرات کاردان ، غیرسیاسی،وفادار وتابع ،(یکی مثل بیژن زنگنه) از کجوکولههای سیاسی کلاس احمدی نژاد(که دارند کفش و کلاه میکنند) و حتی فردی از خاندان لاریجانی ، بهتر به ایدهآلهای پشت ذهن حکومت خدمت خواهد کرد. اگراز پس آن برآمدند که راه را برای جذب رای بدنه اصلاحطلبان هم جمع کرده اند و اگر هم نشود(کسی چه میداند!) و دنبال آن “اصولگرایمعقولقابلقبول” بروند حیات سیاسی خود را به قمار گذاشتهاند. قمارباز را هم فقط وقتی میبازد سرزنش میکنند. وقتی میبرد، به هر حال از جنبه تاریخی موردتائید است!
تایکسال دیگر در همین روزها معلوم خواهد بود عاقبت کار چه میشود . اگر ما جای اصلاحطلبان بودیم دوستان را با استدلالهای پاشکسته حفظ وحدت از این بازی منع نمیکردیم!
Директор Росгвардии генерал армии Виктор Золотов принял участие в посвященных 100-летию дивизии имени Ф.Э. Дзержинского торжественных мероприятиях
ЭКСПЕРТ АНАТОЛИЙ ГОЛОД ПРЕДЛАГАЕТ СЕНСАЦИОННО УЛУЧШИТЬ НАЛОГОВУЮ СФЕРУ!
Филиал № 4 ОСФР по Москве и Московской области информирует:
Отделение СФР по Москве и Московской области выплатило единовременное пособие при передаче ребенка на воспитание в семью 474 семьям региона
Директор Росгвардии генерал армии Виктор Золотов принял участие в посвященных 100-летию дивизии имени Ф.Э. Дзержинского торжественных мероприятиях
Галина Ржаксенская впервые стала участником ПМЭФ в Санкт-Петербурге
В России запустили бесплатного цифрового ЗОЖ-помощника
СЕНСАЦИОННЫЙ ДОКЛАД ПРО ДЕЛО СКРИПАЛЕЙ, САФРОНОВА, ГОЛУНОВА.
Филиал № 4 ОСФР по Москве и Московской области информирует:
Отделение СФР по Москве и Московской области выплатило единовременное пособие при передаче ребенка на воспитание в семью 474 семьям региона
Театр и Цирк, Культура и Концерт, Россия и Дети: «Волшебный платок бабушки Дари» - это захватывающее путешествие в мир бурятской сказки, которое не оставит равнодушным ни одного зрителя
Hyundai привозит в Россию старый добрый седан по цене LADA Vesta
Российские флаги снова вывесили на матче Евро-2024 между Англией и Сербией
МОК не допустил до Олимпиады сильнейших борцов и тхэквондистов из России