شب یلدا وتنهائی من
در تنهائی میچرخم از اطاقی به اطاقی ، به ایوان می روم با اناری بر دست . امشب شب یلدا است.چه میزان آرزو داشتم این شب در کنار خانواده باشم . اما زمانه بگونه ای پیش آمده که ناگزیر از جدائی وایستادن درغربتم . چه می توان کرد جزاین که بیاستم و تا آخر بکوشم