نشست پاریس و زنگ خطر وضعیت محیط زیست ایران
به گزارش ایرنا معصومه ابتکارمعاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که به نمایندگی از «حسن روحانی» رئیس جمهور اسلامی ایران در نشست سران تغییرات آب و هوایی پاریس حضور داشت، روز سه شنبه دهم آذر در محل این اجلاس سخنرانی کرد و از برنامه ایران برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای در بازه زمانی سال های(2030- 2021)میلادی(1409- 1400) شمسی خبر داد؛ پیشنهادهایی که در صورت عملیاتی شدن میتواند نقش مهمی در حل بحران زیست محیطی ایران داشته باشد.
خشکسالی، مهاجرت، «تغییر اقلیم»، «جنگ آب»، «انقراض گونههای جانوری» «ال نینیو، فرسایش خاک»، «بیابان زایی»، «جنگل زدایی»، «افزایش دما»، «خشکی تالابها، سفرههای آب زیرزمینی، دریاچهها و رودخانه ها»، «آلودگی هوا» و.... اینها تنها بخشی از بحرانهای محیط زیستی است که ایران، کشور چهار اقلیم و چهارفصلی که جلوههای زیباییهای طبیعی آن، چشم هر بینندهای را خیره میکند طی سالهای گذشته با آن درگیر بوده است.
بحرانهای محیط زیستی کشورمان در این سالها تا جایی پیش رفته که بسیاری از ثروتهای طبیعی ایران تا مرز غیر قابل بازگشتی نابود شدهاند و آنها که هنوز نور حیاتشان خاموش نشده نیز با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم میکنند. گفتمانهای آبی و محیط زیستی، برنامهها و همایشها متعدد برای حفظ میراث بجای مانده و تغییر رویهای که آینده این کشور و نسل بعدی آن را تهدید میکند نیز کار بجایی نبردهاند و تاکنون سیاست گذاریها برای رفع بحرانهای محیط زیستی کشور، به تشکیل کارگروه و تلاشهای کم ثمر محدود بوده است.
اکنون و در حالی که 135 تن از سران کشورهای جهان که ایران نیز در میان آنها حضور دارد، برای چاره اندیشی و همفکری پیرامون مسالههای محیط زیستی و در راس آنها تغییر اقلیم و جلوگیری از تولید گازهای گلخانهای در پاریس گرد هم آمده اند، این پرسش مطرح است که چرا کشورمان باوجود عمق بحرانهای محیط زیستی داخلی، موفقیت شایان ذکری در رفع آنها کسب نکرده است. علاوه بر این این نگرانی مطرح است که اهمال در رسیدگی به این مساله، تبعات بدی را برای آینده کشورمان بدنبال داشته باشد.
در این خصوص ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
1- سیاست زدگی را شاید بتوان بزرگترین مشکل و عامل اصلی رشد و ارتقای بسیاری از حوزهها در ایران دانست. مشکلی که سالها است چتر خود را بر سر حوزههای مختلف از زنان و کودکان و آموزش گرفته تا فرهنگ و هنر گسترده است. ولی بدون شک در زمان حاضر خطر سیاست زدگی در هیچ حوزهای به اندازه محیط زیست جدی نیست. این عبارت که «بحرانهای محیط زیستی به دروازه شهرها رسیده و بزودی مهمان خانه و سفره مردم ایران خواهد بود» نه یک عبارت اغراق آمیز و بازی با کلمات، بلکه از هر زمان دیگری جدیتر است. با این وجود این موضوع جدی که ممانعت از هرچه بحرانیتر شدن آن نیازمند رسیدگی فوری از طریق قانون گذاری، استفاده از تجربه و تخصص گرایی و... است، بقدری زیر سایه این نگاه سیاست زده درهم تنیده و گره خورده که گشایش آن اکنون دشوارتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد؛ و چه تلخ که نفسهای محیط زیست ایران هر روز سنگینتر از دیروز میشود.
به این موضوع باید برخورد سخت و خشن با فعالان محیط زیستی با اتهامهای سیاسی، قرار گرفتن سازمان محیط زیست و مسوولان آن زیر تیغ انتقاد نمایندگان و برخی دیگر از مسوولان و سودهای کلان برخی افراد و گروهها از بیمهری با محیط زیست که کندی روند مقابله با بحران کنونی را بدنبال دارد نیز اضافه کرد.
2- یکی از ظرفیتهای بالا در رفع بحرانهای محیط زیستی، استفاده از ظرفیت مشارکتهای مردمی است. مشارکتی که فایده و نتیجه بخش بودن آن پیشتر در خصوص مدیریت منابع آبی در برخی روستاها و شهرها اثبات شده است. ولی متاسفانه دولت و نهادهای مربوطه علاقه چندانی به شریک کردن مردم در مدیریت بحرانهای محیط زیستی ندارند. بویژه که مهمترین شرطهای موفقیت در استفاده از مشارکت مردمی را میتوان صراحت در خصوص عمق بحران، آگاهی بخشی کامل و صادقانه به مردم و اذعان به اشتباههای صورت گرفته و آمادگی برای رفع آنها حتی باوجود تبعات سنگین عنوان کرد؛ نکتهای که بسیاری از مسوولان در کشور ما میانه خوبی با آن ندارند.
3- فعالان محیط زیستی که سالها نابودی تدریجی منابع طبیعی ایران را شاهد بودند و در دولت گذشته-به عنوان دولتی که بسیاری از سیاستهای آن در حوزه محیط زیست، تشدید بحران امروزی را بدنبال داشت- فریادهای هشدار آنها خاموش شد امیدوار هستند با حصول توافق هستهای و رفع تحریمها و در نتیجه کاسته شدن از مشکلهای مالی دولت، رفع بحرانهای محیط زیستی به یکی از اولویتهای اصلی دولت تبدیل شود. بحرانهایی که در صورت ادامه آنها به شیوه کنونی، ایران را در آینده برای فرار از خشکسالی، جنگ آب و... بر سر میز مذاکرهای خواهد نشاند که کشورمان در آن دست برتری نخواهد داشت.
4- یکی از مهمترین گامها در فایق آمدن به هر مشکلی را میتوان افزایش آگاهیهای عمومی در خصوص چرایی بروز و چگونگی رفع آن دانست. فقدان این آگاهی در خصوص مشکلات محیط زیستی در میان مردم ایران در کنار کم کاری و بیتوجهی رسانهها و نهادهای مربوطه به لزوم رفع آن، مبارزه با این بحرانها را بسیار دشوار کرده است.
اکنون و در شرایطی که خطر و تهدید پدیده «ال نینیو»هر روز بیش از گذشته از سوی کارشناسان هواشناسی و محیط زیست اعلام میشود و درحالی که بسیاری از رسانههای جهان در تلاش هستند مردم را برای آنچه تبعات بحرانی و غیرقابل توصیف این پدیده عنوان میشود آماده کنند، چند درصد از مردم ایران نسبت به این مساله آگاهی دارند؟ رسانههای ایران تا چه اندازه به این موضوع پرداخته اند؟
ال نینیو یکی از چرخههای مشهور آب و هوایی جهان است که هر 2 تا 7 سال یک بار باعث ایجاد ناهنجاریهای بزرگی در آب و هوای سراسر زمین میشود؛ از جمله این ناهنجاریها میتوان به سیلابهای ناگهانی، خشک سالی، قحطی و اپیدمی اشاره کرد.
افزون بر مساله ال نینیو، نبود اگاهی در بسیاری دیگر از حوزهها تاکنون لطمههای فراوانی به جای گذاشته است. این در حالی است که با سرمایهگذاری در این خصوص، علاوه بر داشتن مردمی حساس به جنبههای محیط زیستی و کوشا در محافظت از میراث طبیعی، بار قابل توجهی از مسوولیتهای این حوزه از دوش دولت برداشته خواهد شد.
5-تغیر اقلیم پدیدهای بسیار جدی است و حتی جدیتر از آن، نیاز به چاره اندیشی در خصوص چگونگی برخورد با این پدیده است. اکنون ایران، در حالی بر یکی از صندلیهای نشست پاریس تکیه زده است که بسیاری از کلانشهرهای آن با مشکل آلودگی هوا زیر تاثیر افزایش گازهای گلخانهای روبرو است و تابستانهای سوزان و بهارهای گرم و پاییزهای کم بارش گذشته، نشان از آغاز پدیده تغییر اقلیم در کشورمان دارد. در این برهه ضروری است دولت و سایر نهادها، با پذیرش کامل وجود این بحران و همچنین گفت و گوی صادقانه با مردم در این خصوص و دعوت از متخصصان و فعالان محیط زیستی، ایران را برای مبارزه با بحران و کاستن از عمق آن آماده کنند.
*ایران در حالی در نشست جهانی تغییرات اقلیمی پاریس با هدف دستیابی به توافقی جمعی برای مهار گرم شدن زمین و کاهش فجایع اقلیم شرکت کردکه مشکلهای بیشمار محیط زیستی، کشورمان را در یکی از حساسترین و خطرناکترین برهههای تاریخ خود قرار داده است
*سیاست زدگی را شاید بتوان بزرگترین مشکل و عامل اصلی رشد و ارتقای بسیاری از حوزهها در ایران دانست،مشکلی که سالها است چتر خود را بر سر حوزههای مختلف از زنان و کودکان و آموزش گرفته تا فرهنگ و هنر گسترده است، ولی بدون شک در زمان حاضر خطر سیاستزدگی در هیچ حوزهای به اندازه محیط زیست جدی نیست
*این عبارت که «بحرانهای محیط زیستی به دروازه شهرها رسیده و بزودی مهمان خانه و سفره مردم ایران خواهد بود» نه یک عبارت اغراقآمیز و بازی با کلمات، بلکه از هر زمان دیگری جدیتر است
* فعالان محیط زیستی که سالها نابودی تدریجی منابع طبیعی ایران را شاهد بودند و در دولت گذشته-به عنوان دولتی که بسیاری از سیاستهای آن در حوزه محیط زیست، تشدید بحران امروزی را بدنبال داشت- فریادهای هشدار آنها خاموش شد امیدوار هستند با حصول توافق هستهای و رفع تحریمها و در نتیجه کاسته شدن از مشکلهای مالی دولت، رفع بحرانهای محیط زیستی به یکی از اولویتهای اصلی دولت تبدیل شود
* یکی از مهمترین گامها در فایق آمدن به هر مشکلی را میتوان افزایش آگاهیهای عمومی در خصوص چرایی بروز و چگونگی رفع آن دانست. فقدان این آگاهی در خصوص مشکلات محیط زیستی در میان مردم ایران در کنار کم کاری و بیتوجهی رسانهها و نهادهای مربوطه به لزوم رفع آن، مبارزه با این بحرانها را بسیار دشوار کرده است
*اکنون و در شرایطی که خطر و تهدید پدیده «ال نینیو»هر روز بیش از گذشته از سوی کارشناسان هواشناسی و محیط زیست اعلام میشود و درحالی که بسیاری از رسانههای جهان در تلاش هستند مردم را برای آنچه تبعات بحرانی و غیرقابل توصیف این پدیده عنوان میشود آماده کنند، چند درصد از مردم ایران نسبت به این مساله آگاهی دارند؟ رسانههای ایران تا چه اندازه به این موضوع پرداخته اند؟
*ال نینیو یکی از چرخههای مشهور آب و هوایی جهان است که هر 2 تا 7 سال یک بار باعث ایجاد ناهنجاریهای بزرگی در آب و هوای سراسر زمین میشود؛ از جمله این ناهنجاریها میتوان به سیلابهای ناگهانی، خشک سالی، قحطی و اپیدمی اشاره کرد