چون شمس فروزنده به دنیا محمد است
مرآت نور خالق یکتا محمد است
مصباح علم و دانش و تقوا محمد است
مصداق لطف و رحمت بی انتهای حق
مصباح عشق و قوت جانها محمد است
ملک وجود را سبب آمد وجود او
مسندنشین مسند والا محمد است
بر کائنات جلوه کند ذات اقدسش
مرآت ذات ایزد دانا محمد است
آنکس که هست زنده جاوید و پر فروغ
آری رسول ایزد یکتا محمد است
روز ازل که طینت آدم سرشته شد
مقصد ز خلق آدم و حوا محمد است
در پیشگاه خدا آنکه شد عزیز
معراج او به لیلهی اسری محمد است
وصف بهشت را که خدا کرده است بیان
اصل بهشت و جنت و طوبی محمد است
دانی جمیل نام خدا را که گفتهاند
چون شمس فروزنده به دنیا محمد است
سرچشمهی عدالت و ایمان و معرفت
گنجینه فضیلت و تقوی محمد است
موسی بکوه طور که نور خدای دید
آن جلوهگاه سینه سینا محمد است
آن دم که گشت قرعهی اقرء بنام او
آگه ز علم عالم بالا محمد است
با خود نمود جمله براهین انبیا
ناسخ بدین موسی و عیسا محمد است
قرآن بمدح و وحی جنابش اشاره هاست
منطوق وحی و منطق اوحی محمد است
آن کس که در کتاب خدایش عظیم خواند
آن حسن خلق و خوی دلآرا محمد است
آن کس که کرده در همه احوال همرهی
با صهر خود علی اعلا محمد است
وانکس که بود با سند عز و افتخار
باب شریف حضرت زهرا محمد است
مسموم زهر کین حسن مجتبی که بود
خود نوگلی ز گلشن طاها محمد است
نور دو چشم فاطمه و نوگل بتول
یعنی حسین آنکه سراپا محمد است
یا رب نگر که امت اسلام شد غریب
با آنکه رهنمون جامعهی ما محمد است
دشمن ز کین بریشهی ما تیشه میزند
با او بگو مواخذ فردا محمد است
یا رب بیا به ماتم ما رحمتی فرست
زیرا که آه و ناله ما وا محمد است
از دست دوست (ناصر مردوخ) شکوه کم بکن
آگه ز کید دوست نماها محمد است