فرهنگ مردم را دولتی نکنید
در این جلسه، معاون توسعه مدیریت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به عنوان دبیر شورای سیاستگذاری جشن نوروز هدف از تشکیل این شورا را براساس وظایف سازمان متبوع خود که پژوهش، معرفی و حفاظت از جمله آن وظایف است را شکل دهی هدفمند و منظم به برنامههای جشن نوروز عنوان کرد که قرار است در سراسر کشور با چهار موضوع اصلی در قالب چهار کمیته «همایش ملی»، «نوروز بازار»، «عروسکهای نوروز» و «اجرای فعالیتهای تبلیغاتی فرهنگی» با هدایت مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی آن سازمان برگزار شود.
همچنین تلاشهایی در جریان است تا در ادامه فعالیتهایی که در دولتهای نهم و دهم به منظور تصویب روز جهانی نوروز در مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت گرفت و منجر به صدور قطعنامهای گردید که طی آن روز 21 مارس برابر با اول فروردین به عنوان «روز جهانی نوروز» معرفی گردید و قرار شد رایزنیها برای یافتن راهکارهایی درباره چگونگی تهیه پرونده جدید «نوروز باستانی» با شرکت 12 کشور به جای هفت کشور قبلی پیگیری شود. ظاهراً با به نتیجه رسیدن این رایزنیها، پرونده جدید نوروز تا آذر ماه سال 1395 به ثبت جهانی خواهد رسید.
واقعیت اینست که با خواندن این خبرها و مشاهده اینگونه فعالیتها در دولت یازدهم، بیهوده کاریها و فعالیتهای ریخت و پاش گونه مسئولین دولتهای نهم و دهم در اذهان تداعی میشود که طی آن افرادی به بهانه گشودن باب دیپلماسی فرهنگی از رهگذر ظرفیتهای سازمان تحت زعامتشان، به چاه عمیق انحرافات فرهنگی افتادند و علاوه بر آنکه ضربات کاری به سنتهای مورد قبول مردم وارد کردند، پولهای گزافی از بیت المال را نیز صرف چنین افکاری نمودند که از دل آنها شعار انحرافی «مکتب ایرانی» بیرون آمد و در مقابل اعتقادات دینی و فرهنگی مردم قد علم کرد و همانند موریانهای به جان امورات مربوط به مردم افتاد و تجربه تلخی را رقم زد.
هنوز از خاطرها نرفته است که یکسال بعد از تصویب قطعنامه روز جهانی نوروز در سازمان ملل، جشن نوروز در مجموعه کاخهای سعدآباد با حضور روسای جمهور برخی کشورهای منطقه و هیئتهای همراهشان با هزینههای گزافی برگزار گردید و این درحالی بود که همان اعضای سازمان ملل به دلیل مقاومت و ایستادگی مردم در مقابل زورگویی ابرقدرتها و دولتهای استعمارگر غربی، پی درپی علیه نظام جمهوری اسلامی و مردم متدین ایران قطعنامههای تحریم صادر میکردند و مدعیان استفاده از ظرفیتهای فرهنگی برای پیشبرد دیپلماسی سیاسی آنها را ورق پاره میخواندند.
گذشته از آن جشن جهانی نوروز که بیشباهت با جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی نبود در آن سال و سالهای بعد در شرایطی برگزار گردید که در آنسوی مرزهای کشور دیکتاتورهای عرب، کشتار شیعیان را در دستور کار خود قرار داده بودند و مردم بحرین بدترین شرایط خود را پشت سر میگذاشتند. و این درحالی بود که دولتیهای ما به سبک دولتمردان نظامهای گذشته تاریخ ایران، مشغول جشن گرفتن با سران دولتهایی بودند که برخی از آنها در مقابل خیزش و انقلاب مردم کشورشان علیه دیکتاتوری خود آنان ایستاده بودند و به سرکوب آنها میپرداختند. تردیدی وجود ندارد که جشن نوروز یک سنت قدیمی مردمی و ایرانی است که ریشه در فرهنگ مردم ایران باستان دارد و در اکثر موارد از آداب و رسوم پذیرفته شده و عقلانی برخوردار است که نه تنها تعارضی با فرهنگ اسلامی ایرانیان ندارد بلکه آثار مثبت و سازنده فراوانی نیز در درون این سنتهای مردمی نهفته است. صله رحم، دید و بازدید و با خبر شدن از حال یکدیگر، ایجاد نشاط و سرور در خانوادهها وجامعه، رها کردن کینهها، ازبین بردن دشمنیها، تبدیل قهرها به آشتیها، اطعام و دستگیری از ضعیفان، هدیه دادن و عیدی دادن وبسیاری دیگر از اعمال نیک از جمله آثار مثبت و سازنده عید و جشن نوروز هستند و مردم ایران از دیرباز آنها را پاس داشته و به یک سنت وفرهنگ اصیل تبدیل کردهاند. همچنین نباید تردید کرد که این همه آثار مثبت برشمرده برای عید و جشن نوروز از آن جهت استقرار و استمرار و تداوم یافته که مردم این عید و جشنهای مربوط به آن را از امور متعلق به خود میدانند و در جهت حفظ و بقای آن سالها کوشیدهاند و دولتها نقش چندانی در تداوم این فرهنگ نداشتهاند. اتفاقاً تجربه ثابت کرده است که هرگاه دولتها به هر نحوی تلاش کردهاند در اموری که متعلق به مردم است ورود نموده و یا دخالت کنند، موجب خراب شدن امور متعلق به مردم شدهاند و در خوشبینانهترین حالت این امور را از مسیر اصلی آن خارج و به بیراهه هدایت کردهاند.
این یک تجربه بسیار مهم است که باید نصبالعین مسئولین دولتی فعلی هم قرار گیرد تا از تجربه تلخ دولتهای گذشته عبرت بگیرند و از ورود به اموری که متعلق به مردم است و فرهنگ شناخته شده آنان به شمار میرود خودداری نمایند. اینکه مسئولین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قصد هدفمندسازی جشنهای نوروز را دارند، قطعاً دخالت بیمورد در امور مربوط به مردم محسوب میشود و کما اینکه تجربه نشان داده است مردم از دخالت دولتیها در امور سنتی و فرهنگی آنها خوششان نمیآید و دلشان میخواهد سنتهایشان به همان سبک و سیاقی که تاکنون برگزار شده برگزار شود و کسی برای آن برنامهریزی جدید وسلیقهای نکند.
از این گذشته، تجربه همچنین نشان داده است در تصمیماتی که به بهانه برنامهریزیها در امور مختلف مربوط به مردم انجام میشود، در نهایت نه تنها نتیجهای عاید مردم نمیشود، بلکه با هزینه های گزافی که از پول مردم و پول کشور به دولت تحمیل میشود و ریخت وپاشهای فراوانی که در حواشی چنین تصمیماتی وجود دارد، عدهای به نان و نوا میرسند بدون آنکه فایدهای از این دخالتها نصیب مردم و یا خود آن فرهنگ شود. برعکس دربسیاری از موارد فرهنگ موردنظر آسیب میبیند و در نهایت نارضایتی مردم را درپی دارد.
بنابراین لازم میدانیم در کمال صداقت و دلسوزی به دولتمردان یازدهم هشدار دهیم در اموری که متعلق به مردم و برخاسته از متن جامعه مردمی و از فرهنگ شناخته شده آنان به حساب میآید، دخالت و ورود پیدا نکنند و اجازه دهند این امور همانگونه که تاکنون توسط خود مردم گرامی داشته شده وبخشی از آداب و سنن کهن آنان محسوب میشود از این پس نیز توسط خود آنها استمرار و تداوم یابد.
واقعیت اینست که دولت در شرایط کنونی کارهای برزمین مانده زیادی دارد که اگر بخواهد به همه آنها برسد، هرگز فرصتی برای از دست دادن ندارد چه رسد به آنکه خود را مشغول کارهای بیهوده، بیفرجام، هزینهبر و در نهایت بیسرانجام نماید که نوعی تعیین تکلیف در چگونگی برگزاری آداب و رسوم آنان است وتجربه از گذشتههای دور نشان داده مردم تعیین مسیرهای دولتی ودستوری برای فرهنگ و آداب و رسوم خود را برنمیتابند.
گذشته از آن اگر دولت و یا به عبارتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پول، امکانات و یا سرمایهای با هر عنوان دارد که میخواهد کمکی به برگزاری جشنهای نوروزی در کشور بکند، بهتر است این امکانات و سرمایهها را خرج هتلها، مهمانسراها و... در ایام عید نوروز نماید تا مردم در این روزها با قیمت کمتری توان یافتن سرپناهی در سفرهایشان داشته باشند و ناچار به سپری کردن روزهای سفر در چادرهای مسافرتی وگوشه خیابانها یا پارکها نباشند.
هرچند در شرایط کنونی کشور به نظر میرسد با توجه به مشکلات مالی فراوانی که دولت با آنها دست به گریبان است، برای هزینه کردن پولهای بیتالمال، محلها و کارهایی که از اولویت بالاتری برخوردارند، وجود دارند و این محلها از اولویت بیشتری برخوردارند تا اینکه تلاش شود فرهنگ مردم را دولتی کنیم!
*اقدام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در جهت برنامهریزی دولتی برای برگزاری جشن نوروز، نوعی دخالت در آداب و سنن مردمی کشور است و دخالت دولتی در امور مردمی نتیجه مطلوبی در پی ندارد
* دخالت دولت در برگزاری جشنهای نوروزی، بیهودهکاریها و فعالیتهای ریخت و پاشگونه دولتهای نهم و دهم را در اذهان تداعی میکند
*برگزاری جشنهای نوروزی توسط دولت گذشته که بیشباهت به جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی نبود علاوه بر تحمیل هزینههای سرسامآور به کشور، نارضایتی مردمی را نیز در پی دارد
*دولت کارهای بر زمین مانده فراوانی دارد و نباید با ورود به اموری که مختص مردم است، در شرایط کنونی کشور هزینههای بیهوده از بیتالمال خرج اینگونه مسایل نماید