روایت یک جنات تکاندهنده؛ اعترافات مردی که همسرش را مثله کرد
0
من و مینا بعد از مدتی دوباره با هم دچار اختلاف شدیم. زنم میگفت، چون خانوادهاش ساکن شمال کشور هستند، ما هم باید به آنجا برویم، ولی من مخالف بودم. اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه پدرزنم فوت کرد. بعد از آن مادرزنم به تهران نقلمکان کرد و...