متهم گفت: همسرم ناهار درست کرده بود و مشغول خوردن غذا شدیم. بعد از غذا سر مهاجرت بچهها باهم بحثمان شد. عصبانی شدم و از آشپزخانه ناخواسته چاقو را برداشتم و به او ضربه زدم. قصدم کشتن نبود، اما به قدری عصبانی بودم که متوجه نشدم. وقتی همسرم خونین روی زمین افتاد، از ترس گذرنامهام و سوئیچ ماشین را برداشته و راهی خیابانها شدم. آنقدر حالم بد بود که حتی تلفن همراهم را نیز فراموش کردم با خودم بردارم.