یافتن خواهر بعد از ۲۳ سال دوری
تصمیم گرفتم روی پای خودم بایستم و دیگر به آن روزهای آزاردهنده و تاریک برنگردم. با اینکه میدانستم زندگی در تنهایی آسان نیست و روزهای تاریکی در انتظارم خواهد بود، اما سختی و بیپولی برایم قابل تحملتر از کتکخوردن از پدرم بود. نتیجه این تصمیم ۲۳ سال تنهایی و بیکسی بود. بهعنوان پرستار و نظافتچی کار میکردم و برای همسایهها و همکارانم نقش بازی میکردم تا متوجه زندگی مجردیام نشوند...